کد مطلب:32 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:418

احکام تقلید
(مـسـاله 1) عقیده مسلمان به اصول دین باید از روی دلیل باشد, و نمی تواند دراصول دین تقلید نماید, یعنی بدون دلیل گفته كسی را قبول كند, ولی اگر از گفته غیربه عقاید دینی یقین پیدا كند در حكم به مسلمان بودن او كافی است , و در احكام دین باید یا مجتهد باشد كه بتواند احكام را از روی دلـیـل بـدسـت آورد, یا از مجتهدتقلید كند, یعنی بدستور او رفتار نماید, یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید, كه یقین كند, تكلیف خود را انجام داده است , مثلا اگر عده ای از مـجتهدین عملی را حرام میدانند, وعده دیگر می گویند حرام نیست , آن عمل را انجام ندهد,و اگـر عـمـلـی را بـعـضی واجب و بعضی مستحب میدانند, آن را بجا آورد پس كسانی كه مجتهد نیستند و نمی توانند به احتیاط عمل كنند, واجب است از مجتهد تقلیدنمایند.

(مـسـالـه 2) تقلید در احكام یاد گرفتن فتوای مجتهد است با التزام به عمل به آن , و ازمجتهدی بـایـد تـقـلید كرد كه مرد و بالغ و عاقل و شیعه دوازده امامی و حلال زاده وزنده و عادل باشد, و عادل كسی است كه با ملكه عدالت كارهایی را كه بر او واجب است بجا آورد و كارهایی را كه حرام اسـت تـرك كـنـد, و مـلـكه عدالت عبارت است ازحالتی كه وادار كند انسان را به اطاعت و ترك مـعـصیت , و نشانه آن این است كه اگراز اهل محل یا همسایگان او یا كسانیكه با او معاشرت دارند حـال او را بپرسند,خوبی او را تصدیق نمایند, و مجتهدی كه انسان از او تقلید میكند - در صورت عـلـم بـه مخالفت فتوای او با فتوای غیر - بنابر احتیاط واجب باید غیر, اعلم از او نباشدمگر آن كه فتوای غیر اعلم موافق با احتیاط باشد یا فتوای اعلم شاذ و نادر باشد كه در این صورت باید به قولی كـه احوط است عمل نماید, و اعلم یعنی كسی كه درفهمیدن حكم خدا از تمام مجتهدهای زمان خود استادتر باشد.

(مساله 3) مجتهد و اعلم را از سه راه می توان شناخت : اول - آن كه خود انسان یقین كند, مثل آن كه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد واعلم را بشناسد.

دوم - آن كه دو نفر عالم عادل , كه می توانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند,مجتهد بودن یا اعلم بودن كسی را تصدیق كنند بشرط آن كه دو نفر عالم عادل دیگربا گفته آنان مخالفت ننمایند.

سـوم - آن كـه عـده ای از اهـل علم كه می توانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند, و ازگفته آنان اطمینان پیدا می شود, مجتهد بودن یا اعلم بودن كسی را تصدیق كنند .

(مـسـالـه 4) اگـر شـناختن اعلم مشكل باشد می تواند از كسی تقلید كند كه یقین به اعلم بودن دیـگران از او نداشته باشد یا مخالفت فتوای او با فتوای اعلم معلوم نباشد واگر چند نفر درنظر او اعلم از دیگران وبا یكدیگر مساوی باشند, باید از یكی از آنان تقلید كند.

ولی چنانچه یكی پرهیزكارتر باشد بهتر آن است كه از او تقلید كند.

(مساله 5) بدست آوردن فتوی یعنی دستور مجتهد چهار راه دارد: اول - شنیدن از خود مجتهد.

دوم - شنیدن از دو نفر عادل .

سوم - شنیدن از كسی كه انسان به گفته او اطمینان دارد.

چهارم - دیدن در رساله مجتهد, در صورتی كه انسان بدرستی آن رساله اطمینان داشته باشد.

(مساله 6) تا انسان یقین نكند كه فتوای مجتهد عوض شده است , می تواند به آنچه در رساله نوشته شده عمل نماید, و اگر احتمال دهد كه فتوای او عوض شده جستجو لازم نیست .

(مـسـالـه 7) اگر مجتهد اعلم در مساله ای فتوی دهد, كسی كه از او تقلید می كند,بنابر احتیاط نمی تواند در آن مساله به فتوای مجتهد دیگر عمل كند ولی اگر فتوی ندهد و بفرماید احتیاط آن اسـت كـه فـلانطور عمل شود, مثلا بفرماید احتیاط آن است كه در ركعت سوم و چهارم نماز, سه مرتبه تسبیحات اربعه یعنی (سبحان اللّه والحمد للّه ولا اله الا اللّه واللّه اكبر) بگویند, مقلد باید یا به ایـن احتیاط, كه احتیاطواجبش می گویند عمل كند وسه مرتبه بگوید, یا به فتوای مجتهدی كه عـلـم او ازمـجتهد اعلم كمتر و از مجتهدهای دیگر بیشتر است عمل نماید, پس اگر او یك مرتبه گـفتن را كافی بداند, می تواند یك مرتبه بگوید.

و همچنین است اگر مجتهداعلم بفرماید مساله محل تامل یا محل اشكال است .

(مـسـالـه 8) اگر مجتهد اعلم بعد از بیان فتوی در مساله ای احتیاط كند مثلا بفرمایدیك مرتبه تـسبیحات خواندن در ركعت سوم و چهارم كفایت می كند اگرچه احتیاطاین است كه سه مرتبه بخوانند, مقلد می تواند به خواندن یك مرتبه اكتفا كند ومی تواند رعایت احتیاط نموده , سه مرتبه بخواند و این احتیاط را احتیاط مستحب گویند.

(مـساله 9) اگر مجتهدی كه انسان ازاو تقلید می كند, از دنیا برود باید از مجتهد زنده تقلید كند, ولی كسی كه در مساله ای به فتوای مجتهدی عمل كرده یا آن را یاد گرفته وملتزم به عمل به آن شـده بـاشـد, اگـر بعد از مردن آن مجتهد در آن مساله به فتوای مجتهد زنده رفتار نكرده باشد, مـی تـوانـد در آن مساله به فتوای مجتهدی كه از دنیارفته باقی باشد, بلكه جواز بقا بر تقلید او در سایر مسائل نیز بعید نیست .

ولی اگرمجتهد میتی كه از او تقلید می كرده اعلم از حی باشد بقا بر تـقلید او بنابر احتیاطواجب است چنانكه اگر مجتهد حی از میت اعلم باشد عدول به حی واجب است .

(مـسـالـه 10) اگر در مساله ای به فتوای مجتهدی عمل كند, و بعد از مردن او درهمان مساله به فـتـوای مـجتهد زنده رفتار نماید, دوباره نمی تواند آن را مطابق فتوای مجتهدی كه از دنیا رفته است انجام دهد.

ولی اگر مجتهد زنده در مساله ای فتوی ندهد, واحتیاط نماید ومقلد مدتی به آن احـتـیـاط عـمـل كـنـد, دوبـاره مـی تـوانـد به فتوای مجتهدی كه از دنیا رفته عمل نماید, مثلا اگرمجتهدی گفتن یك مرتبه (سبحان اللّه والحمد للّه ولا اله الا اللّه واللّه اكبر) را در ركعت سوم و چـهـارم نـمـاز كـافی بداند, ومقلد مدتی به این دستور عمل نماید و یك مرتبه بگوید, چنانچه آن مـجـتـهد زنده احتیاط واجب را در سه مرتبه گفتن بداند و مقلد مدتی به این احتیاط عمل كند وسه مرتبه بگوید دوباره می تواند به فتوای مجتهدی كه از دنیا رفته برگردد و یك مرتبه بگوید.

(مساله 11) مسائلی را كه انسان غالبا به آنها احتیاج دارد واجب است یاد بگیرد.

(مـسـالـه 12) اگـر بـرای انـسـان مساله ای پیش آید كه فتوای اعلم را نداند اگر مخالفت فتوای غیراعلم با اعلم معلوم نباشد یافتوای غیراعلم موافق با احتیاط باشد می تواندبه غیراعلم رجوع كند ومی تواند ازروی احتیاط وظیفه خودرا انجام دهد.

(مـسـاله 13) اگر كسی فتوای مجتهدی را به دیگری بگوید چنانچه فتوای آن مجتهدعوض شود لازم نیست به او خبر دهد كه فتوی عوض شده ولی اگر بعد از گفتن فتوی بفهمد اشتباه كرده , در صورتی كه ممكن باشد باید اشتباه را برطرف كند .

(مـسـالـه 14) اگـر مكلف مدتی بدون تقلید عمل كند در صورتی صحیح است كه مطابق با واقع انجام شده باشد, واگر عبادی بوده به قصد قربت آن را بجا آورده باشد, و راه بدست آوردن مطابق شـدن آن بـا واقـع ایـن است كه یا بعد علم پیدا كندكه مطابق با واقع بوده یا آن كه مطابق فتوای مجتهدی كه فعلا وظیفه اش تقلید ازاوست واقع شده باشد.